تولد نوزاد جدید
گل کوچولوی مامان
امروز مازستا پسر بهترین دوست مامان به دنیا اومد و منم به بیمارستان رفتم تا اونو ببینم . آروشا جونم ما سالهاست که توی فامیل نوزاد نداشتیم و تو اولین نوزاد بودی به خاطر همین من اصلا هیچ نوزادی رو بعد از تولد ندیده بودم و مازستا اولین نی نی بود . نمی دونی چه احساس قشنگی بود وقتی لخت توی یه پتو اونو آوردن تا ببینیم . بابای مازستا حسابی گریه اش گرفت منم همین طور ، یاد حرفهای مامانم افتادم که وقتی تو رو دیدن دو تایی همدیگه رو بغل کردن و حسلبی گریه کردن .
خلاصه امروز یکی از بهترین روزهای عمرم بود .
دوست عزیزم پریسا جان
برای تو و همسر گلت محمد و پسر نازت مازستا آرزوی سلامتی و شادی دارم و اینکه به جمع خانواده های 3 نفره خوش اومدین .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی