تقدیم به خوشگل ترین عروس دنیا خاله نیلوفر(لی لی)
آروشای گلم
امشب می خوام واست یه چیزایی از قدیما تعریف کنم . از اون موقعی که تو هنوز پیش ما نبودی .
من و خاله نیلوفر کوچیک بودیم و اتاقمون با هم مشترک بود . من چون بچه اول بودم فکر می کردم که باید مثل مامانا از نیلوفر مواظبت کنم . خاله لی لی وقتی کوچولو بود خیلی خیلی خوشگل بود و تو دل برو .منم عاشقش بودم . خیلی دوستش داشتم اما اون یکم شیطون بود . مثلا تا می گفتم نیلوفر جون الان که سرپایی یه لیوان آب واسم بیار فوری همونجا می نشست زمین و می گفت من که نشستم !!!!!!!!
خلاصه شبها دستامون تو دست هم بود تا خوابمون ببره . این حس مادرانه تا الان هم در وجودم هست و خاله جون رو بینهایت دوست دارم .
چند شب پیش یعنی 12 خرداد عروسیش بود و به سلامتی رفت به خونه بخت .. امشب هم با همسر محترمش می ره خارج از کشور برای زندگی . خیلی خیلی دلم واسش تنگ می شه اما می دونم بهش بد نمی گذره به خاطر همین ناراحت نیستم . امیدوارم خوشبخت بشی خواهر نازنینم .
اینم عکس عروس خانوم گل و خوشگلم
می بوسمت نیلوفر عزیزم