آروشاآروشا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

عشق مامان

دخترم وقتی به دنیا اومدی تمام هستی برای من رنگ جدیدی گرفت .

داستان زندگی

1389/12/11 9:15
نویسنده : پریسا
617 بازدید
اشتراک گذاری

شیرین مادر

یه دنیا حرف توی دلم دارم که می خوام بگم اما از کجا شروع کنم نمی دونم . امروز می خوام واست یه داستان بگم

یکی بود یکی نبود . صدای غرشی از آسمان بلند شد . شیشه ها شروع به لرزیدن کردند و دخترک کوچولوی تپلی با پای برهنه به سوی حیاط دوید و فریاد می زد : هبا بگو بابا بیا  مادر سراسیمه و هراسان کودک را در آغوش کشید و در حالی که اشک در چشمانش حلقه بسته بود به داخل خانه بازگشت اما نگاه دخترک هنوز به دنباله سفیدی که پشت هواپیما بود  دوخته شده بود . زنگ در به صدا در آمد . باز دختر کوچولوی ما بدو بدو می گفت : بابا بابا همین که در باز شد مادر گفت دخترم عمو اومده . اما دختر فقط می گفت بابا ! آخر او برایش شکلات می خرید با او بازی می کرد و بغلش می کرد و قصه می گفت خوب این یعنی بابا . بعد از یک روز دویدن و بازی کردن دخترک خسته در رختخواب خود منتظر قصه شد : مامان یه کاغذ آورد و شروع به خواندن کرد : اینم یه قصه که از تو سنگر برای دختر خوشکلم پریسا می نویسم : یکی بود یکی نبود  و دخترک آرام به خواب رفت .....

 

آره مامانی ما توی بد شرایطی بزرگ شدیم توی جنگ و در گیری و دلهره . همه اونایی که همسن مامی باشن می دونن من چی می گم . ولی الان که تو رو تو دلم دارم یه آرزو بیشتر ندارم و آرزوی من آرامش برای توه . عشق مامان دلم می خواد نسل شما مثل ما نباشه و خیلی در آرامش زندگی کنه .الان که به بابا و مامان خودم نگاه می کنم می بینم اونا بهترین و شیرین ترین لحظات در کنار هم بودن و دیدن بزرگ شدن بچه ها رو با یه عالمه استرس پشت سر گذاشتن.

پس آرزو می کنم همیشه شاد باشی و زندگی ات در آرامش سپری شود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

فندق جون
15 اسفند 89 12:49
سلام مامان پریسا تبادل لینک؟


حتما عزیزم . شما رو اضافه کردم
لاله
16 اسفند 89 12:32
راست می گی خانمی! چه دورانی رو گذروندیم ما! واقعا امیدوارم بچه هامون روزهای بهتری رو تجربه کنن و تو دنیای قشنگ تری بزرگ بشن


من پدرم خلبان بوده و الان بازنشسته است به خاطر همین خیلی کم با بابام بودم . دوست ندارم بچم مثل من باشه
علي
16 اسفند 89 15:27
باهزاران درود بربانو پريسا منو فراموش كردي بيا سري بزنبدرودتادرودي ديگر


وفا
19 اسفند 89 12:02
سلام پریسا جون من از نی نی سایت باوبت آشنا شدم خوشحال میشم به منم سر بزنی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد