آروشاآروشا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

عشق مامان

دخترم وقتی به دنیا اومدی تمام هستی برای من رنگ جدیدی گرفت .

دوباره برگشتم

1390/1/23 11:26
نویسنده : پریسا
456 بازدید
اشتراک گذاری

 یه مدت زیادی بود که دیگه سراغ نت نمی رفتم و نمی نوشتم . افکارم خیلی بهم ریخته بود . نمی دونستم باید چیکار کنم . 

یواش یواش دارم به زندگی عادی بر می گردم . البته عادیه عادی که نه . ولی خوب !!!! یکم خودم رو جمع و جور کردم . 

دلم می خواد واستون تعریف کنم تو این مدت که نبودم چه اتفاقات جالبی افتاد اما خیلی طولانی می شه فقط مهمترین ها رو براتون می گم . 

اول از همه خبری که خیلی منو خوشحال کرد . خداوند مهربون به من یه دختر داده . آره دخمل طلا . همه فامیل و آشنا و غریبه ها وقتی منو می دیدن می گفتن پسر داری ، قیافه ات به پسر می خوره ، شکمت مثل پسره، ........

 

اما وقتی اون بالا خدا تصمیم می گیره به هیچ کدوم از این حرفا نیست . باورتون نمی شه با تمام نظرات دیگران از اولش هم خودم می دونستم که دختره . وخیلی خیلی خیلی دوستش دارم . یعنی میمیرم واسش .

از وقتی فهمیدم یه دختره بلا تو شکم دارم دارم همش خرید می کنم و حالشو می برم . آخه قبلا می رفتم سیسمونی بخرم چشمم که به صورتی می خورد غش می کردم ولی نمی تونستم بخرم اما الان حسابی تلافی کردم . چون مامان نی نی یعنی خودم خیلی به پیشبند علاقه دارم تا حالا یه عالمه پیشبند واسش خریدم بچم کلکسیونر شده واسه خودش .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

فندق
25 فروردین 90 11:12
وایییییییییییی خوشگل من دختر داری.مبارکه.کلی حال کردم الهی زنده باشه این ملوسک.آپم نمیای؟ عروسک خانم رو ببوس........
لاله
30 فروردین 90 5:21
مبارک باشه خانمی! حالا کنار سیسمونی خریدن باید یواش یواش دنبال اسم هم باشیا! نمی خوای که همش نی نی رو نی نی صدا بزنی؟ منتظریم اسم قشنگشو بشنویم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد