آروشاآروشا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

عشق مامان

دخترم وقتی به دنیا اومدی تمام هستی برای من رنگ جدیدی گرفت .

کبوتر هایی که فرشته تو هستن

1390/3/12 11:47
نویسنده : پریسا
554 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل مامان

دیگه کاملا با تو انس گرفتم وقتی از یه ور شکم مامی میری اونور کلی واست ذوق می کنم . دارم لحظه شماری می کنم تو بیای تو بغلم و مه مه بدم بخوری .دیگه یواش یواش سنگین شدم و خیلی مثل قبلا زبل نیستم.هر وقت حوصله ندارم می رم توی اتاقت و با وسایلت بازی می کنم . راستی یه چیز جالب:

دیروز ٢ تا کبوتر خوشکل اومده بودن تو اتاقت و سرشون رو به هم چسبونده بودن .خیلی با مزه بود با خودم گفتم ببین فرشته های دخترم اومدن ببینن اناقش آماده هست یا نه ؟ و اینکه یه دنیا خوبی و سلامتی واسه دختر خوشکلم توی اتاق پاشیدن.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

فندق
19 خرداد 90 16:02
آخی.......
كورش(هزاره هاي فراموش شده)
24 خرداد 90 19:53
درودپارسي خرسندوشادمي شوم اگرسري به من زده وازديدگاهت مراآگاه سازي پس چشم درراهتم. بدرودتادرودي ديگر.شادزي وشادگسترباشي
فرزانه
31 خرداد 90 13:17
آپم عزیزم... منتظرماااااااااااااا
كورش(هزاره هاي فراموش شده)
31 خرداد 90 18:02
درودپريسا بانو اميدوارم كوچولوت درپناه ايزديكتا وزيرسايه خانوادش هميشه شادوخرم باشدودرزندگيش غم نبينه درضمن گلم به روزم سري بزن بدرودتادرودي ديگر
دانيال
13 تیر 90 13:23
سلام من مامان دانيال هستم . خوشحال ميشم كه به سايت دانيال يه سري بزنيد متشكرم مامان مهربون
شیوا
15 تیر 90 22:11
نازی! باران هم چند روز قبل از به دنیا اومدنش یه کبوتره بود همش میودم تو تراس غذا میخواست! چند روز بعد از تولد باران هم بود و بعدش رفت بهش میگفتیم دوست باران
دريا
9 مرداد 90 11:27
سلام منم دريا دوست كرمانشاهيتون....البته اگه هنوز فراموش نشده باشم عزيزم خوشحالم كه حالت خوبه انشااله دخمل خوشگلت به سلامتي به دنيا بياد
حسنا
9 مرداد 90 16:53
ای جاااااااااااانم ممه بخوره مام ببینیمش
ناهید مامان ویانا
12 شهریور 90 13:06
سلام مامانی تبریک می گمممممممممممم چرا تنبلی کردی عکس فرشته کوچولوت رو نزاشتییییییییییی منتظریماااااااااااا ندیده دوستش دارمممممممممم زنده باشیددددددددددددد=
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد