آروشاآروشا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

عشق مامان

دخترم وقتی به دنیا اومدی تمام هستی برای من رنگ جدیدی گرفت .

یلداتون مبارک

هندونه مامان دومین یلدای زندگیت مبارک امیدوارم عمرت مثل یلدا بلند باشه عزیز مادر . دوست دارم مامان جون ...
29 آذر 1391

شیطون مامان

ای وروجک نمی دونم این همه شیطونی زو از مامان به ازپرث بردی یا از بابا . به هر جال روزهای قشنگی رو داریم می گذرونیم . هر چی رو که می خوای با یه زبون چرب و نرم از دستمون می گیری . مثلا اگه کنترل تلویزیون دست بابا باشه می ری و با چند تا بوس آب دار یواشکی کنترل از دستش می گیری . یه جای خوب هم واسه مامان بازی پیدا کردی که عاشقش شدی و عروسک هاتو اونجا می بری . می دونی کجا ؟؟؟؟؟؟ روی تردمیل پشت مبل . ...
18 آذر 1391

وقتی نی نی از مامانش تقلید می کنه

همه هستی من  دختر من تازگی ها تا می رم طرف میز آرایش میبینم که یه موش کوچولو هم پشت سرم اومد . پابه پای من آینه دستت می گیری و کلی ذوق می کنی . برس رو می گیری و روی موهات می کشی . این عکس رو هم دیروز گرفتم .  ...
17 آبان 1391

دستم بگرفت و پا به پا برد

جینگیل مامان الان 1 هفته می شه که دیگه خودت به تنهایی راه می ری .  نمی دونی په احساس قشنگی دارم وقتی می بینم داری روی پای خودت راه می ری قلبم به تپش در میاد و گاهی دلم شور می زنه که نکنه دیگه به من احتیاج نداشته باشی و منو نخوای !!!!!!! عشق کوچولوی من وقتی صبح از خواب بیدار می شی با اون لبخند شیرینت نگاهم می کنی و فوری میای روی گونه ام را می بوسی . وای خدای من اون لحظه بهترین لحظه زندگیم می شه و اینقدر من رو می بوسی تا به من بفهمونی که دوستم داری . شاید تو هم فهمیدی که مامان واست می میره . دختر خوشکلم وقتی می گم آروشا می خوای بریم دد تند می ری و شونه رو میاری و روی اون موهای فر فریت می کشی . هر وقت جلوی آینه می شینم تو هم میای و...
7 آبان 1391

غم

آلوچه مامان دوست نداشتم توی وبلاگت خبرهای بد رو بنویسم اما این تلخی ها هم جزئی از زندگیه . شاید باعث بشه قدر همدیگه رو بیشتر بدونیم . دیروز خبر ناراحت کننده فوت عزیزی (مامان بزرگ بابا) رو شنیدیم . مامی جون من که اصلا باورم نمی شه عزیزی دیگه در بین ما نیست . آخه اون زن خیلی مهربونی بود و همیشه به ما لطف داشت امیدوارم جاش وسط بهشت باشه . اما از غم ما بزرگ تر غم حاج آقا همسر عزیزیه که توی صورتش موج می زنه . شاید در بین زوج های قدیمی کمتر کسی رو پیدا کنی که این طوری عاشق هم باشن . خیلی سخته که بعد از 65 سال زندگی مشترک همنفست رو از دست بدی . امشب وقتی حاج آقا با غم داشت برای عزیزی قرآن می خوند ازش عکس گرفتم تا به جوونها حالا عشق واق...
25 مهر 1391

یک سال پر از خاطره گذشت

کفشدوزک مامان حالا دیگه یک ساله شدی . دختر نازنینم . من و بابا جون تمام تلاشمون رو کردیم تا یه تولد به یاد موندنی واست بگیریم .اما می دونم چون هنوز خیلی کوچولویی خسته شدی . داستان این طوری شروع شد من حدود 3 ماه تمام مشغول درست کردن تزئینات و کارهای تولدت بودم . چه شبهایی که با عشق بیدار نشستم و چیزهای مختلف درست کردم . تا اینکه روز تولدت فرا رسید . صبح که بیدار شدیم صبحونه ات رو خوردی و بردمت خونه مامانی و خودم رفتم باغ رو تزئین کردم و میز و صندلی ها رو همراه بابا و دایی امیر ( که خیلی خیلی کمک کرد و مهران جون ) چیدیم و دوباره برگشتیم خونه . شب که برگشتم باغ دیدم تمام تزئیناتم رو باد برده و اندک تزئیناتی باقی مونده . فرصت کافی هم واس...
26 شهريور 1391

سلامی چو بوی خوش آشنایی

دوستان گلی که همیشه به وبلاگ آروشا سر می زنید . از اینکه در این یک سال و اندی ما رو همراهی کردین ممنونم . و امیدوارم همچنان بیاین و چراغ این وبلاگ رو روشن نگه دارید . ببخشید که یه مدت نبودم و به روز نشدیم . مدتی که نی نی وبلاگ کار نمی کرد بعدش هم من رفتم سفر . ولی با دست پر اومدم . با کلی عکس و مطلب . همچنان با ما باشید . دوستتون داریم .  
26 شهريور 1391

خانوم مهندس

مهندس مامان دیروز بابایی یه سری کارهای تعمیراتی خونه رو انجام می داد و شما هم نقش کمکی رو بازی می کردی . بابا می گفت اینو بده ، اونو بده . تو هم که با دیدن جعبه ابزار سر از پا نمی شناختی از خوشحالی کلی جیغ می زدی . نمی دونم چرا از وقتی که یکم بزرگ شدی عاشق سیم شدی !!!! آره همون سیم سیاه و بی ریخت . یه دنیا اسباب بازی باشه و یه تیکه سیم کوچولو تو همون سیم رو انتخاب می کنی و مدتها با اون سرگرم می شی . می گن علاقه به هر چیزی تو خون آدمه . شاید ژن مهندسی رو از مامان و بابا به ارث بردی . اما مامان جون تو فامیل همه رفتم رشته های ریاضی و هنر امیدمون به تو بود که دکتر بشی و مامان که پیر شد حداقل یه دکتر داشته باشیم اما انگار فایده نداره . تو ه...
24 مرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد